ebdüleziz ezimi qedim

Saturday, November 25, 2006

فضای سیاسی آذربایجان دوران نسبتا ساکتی را می گذراند / عبدالعزیز عظیمی قدیم

بسم الله الرحمن الرحیم
در پی همراهی ستودنی ملت اذربایجان با فعالان سیاسی خود و تبلور این معیت ملی با ایجاد حماسه های ملی در اوایل خرداد هشتادوپنج وامنیتی شدن جوسیاسی و اجتماعی آذربایجان وبرخوردهای قضائی حکومت با برخی از فعالان سیاسی علی الظاهر چنین برداشت می شود که فضای سیاسی آذربایجان دوران نسبتا ساکتی را می گذراند
آیا این سکوت واقعی است؟ و اگر چنین است معلول چه علت و یا عللی می تواند باشد
فشار و ارعاب حاکمیت؟ اشباع و اقناع فعالان؟ مهیا شدن برای حماسه های مشابه؟ سر در گمی حرکت ویاهرعلتی دیگر
آنچه مهم است این سکوت معلول هر علتی که باشد نباید حاکم بر حرکت می شد و اگر ناشی از زندانی شدن فعالان مشهور هم بود ضروری بود سایرین خلا آنها را پر کرده و به جدال بی امان با شوونیسم ادامه می دادند چرا که در غیر این صورت حکومت دستگیری وتسجین فعالان شناخته شده را که بدوا از روی ناچاری اقدام به آن کرده بود راهکار مناسبی برای سرکوب ملت دیده و به آن ادامه خواهد داد
سزاوار نیست دوستان ما سنگینی راهبری و کنترل تاکتیکها و بالندگی حرکت را بر دوش عده ای محدود انداخته و منتظر فداکاریها وشاید قهرمان بازیهای آنها باشند که اینکار فشار حاکمیت را بر روی آنها متمرکز کرده که در نهایت تاثیرمنفی در تسریع روند بیداری ملی خواهد داشت
وقتی ما توانستیم دشمن نزاد پرست را عقب برانیم وسنگرهای آنان را فتح کنیم باید با درایت و استفاده از تجربه های موفق قبلی در پی فتوحات بعدی باشیم وخدای نکرده در لاک دفاعی نرویم واینکه جطور باید در جنین مواقع حساسی به روند حرکت ادامه دهیم مشخص است
عملگرایی به جای تئوری پردازی محض بومی و ملی تر کردن حرکت و ایضا ارایه راهکارهای قابل اجرا! در زمانهای مناسب
زمانی که برخی از دوستان همفکر ما نفس اعتراض ملت ما را بر علیه فاشیسم فارس شنیدند متاسفانه برداشتهای نا صواب بر آنها چیره گشته و این اعتراض ملی را به خطا از جنس اعتراضات بر انداز پنداشته واز دور و نزدیک خواهان شبانه روزی و پی در پی بودن آن شدند در حالی که اگرآن دوستان به نوپا بودن و ماهیت این اعتراضات و همچنین به مدنی و آرام بودن آن توجه بیشتری می کردند قطعا توسعه عرضی این بیداری ملی و ازدیاد پتانسیل آن را مهمتر از کش دادن طولی آن و مصرف کردن ذخائر موجود این بیداری می یافتند

ما نباید از آتش زدن یک بانک و یا اتومبیل خوشحال شده و لسانا و حتی قلبا بدان رضایت می دادیم
ما نباید در تحلیلهایمان حرفهایی می زدیم که حرف ملت نبودوشعارهایی می دادیم که شعار ملت نبود
آنچه از واقعیت تظاهرات ملت متبادر می شود وآنچه از فیلمهای برداشته شده مشهوداست این است که ملت ما نه برای بر اندازی حکومت بلکه در مقابله با شئونیسم فارس به خیابانها آمده بود چرا که حکومت جمهوری اسلامی ابعاد دیگری غیر از فارسگرایی نیز داردکه ملت با برخی از این ابعاد مشکلی نداشتند
ملت ما نه تنهابا آتش زدن اماکن و ایجادخشونت و درگیری موافق نبودند بلکه در حین تظاهرات با این قبیل کارها که توسط عده ای قلیل که شاید کسان دیگری هم بودند مخالفت هم می کردند
ملت ما حتی اجازه حمله جوانان خشمگین به مامورین خشن و باتوم به دست را هم نمی دادند
حال با این اوصاف آیا کاردرستی است که دوستی از دور و نزدیک مدام جوانان را امیدوار کند که عنقریب است کار حکومت تمام شود وبه آنها دستورحمله های کم توفیق بدهد؟
خودمان را درمقابل شماتت دشمنان قرارندهیم که سایت بازتاب بنویسداین چندمین دعوت پان ترکیستهاست که مردم آذربایجان به آن توجه نکردند و بدینسان نتیجه بگیرند که تظاهرات خردادماه مردم آذربایجان در اثر یک حادثه و در اعتراض به توهین روزنامه ایران بود و لا غیر!
آنچه امروز برای تقویت حرکت لازم است پرداختن به عرض آن و اشباع خبری و اطلاعاتی مردم می باشد مردمی که در صد بالایی از آن تازه به بیداری ملی رسیده و تشنه دانش ملی و اطلاعاتی از ستم ملی هستند بهتر است ما امروز به این مساله بیشتر توجه کنیم
دوستانی که دستشان به دهنشان می رسد نباید گوناز تی وی را فراموش کنند و اگر می توانند تلویزیونهای دیگری نیز راه بیندازند
و در داخل پیام دهه اول خرداد را از طریق پخش سی دی های آن و کارهایی از این قبیل آنگونه که بود به اطلاع مردم برسانند و اگر این کارها با خلوص و فداکاری انجام شود و اگر دوستان با صبوری به وظایف خود عمل کنند ازچند ماه حبس و شکنجه های قضایی حکومت عبور کنند بلا شک ایام بزرگتروبه مراتب پر افتخارتر از اول خرداد در پیش رو خواهیم داشت ان شاء الله تعالی عبدالعزیز عظیمی قدیم قم 85/7/27

0 Comments:

Post a Comment

<< Home