ebdüleziz ezimi qedim

Thursday, December 03, 2009

فرازهایی از بیانات حجت الاسلام عبدالعزیز عظیمی قدیم قبل از بازداشت

« شما ادعا می‌كنید كه ما را تربیت كرده‌اید اما ما را برای نوكری و بردگی تربیت نكرده‌اید. ما در این كشور بزرگ شده‌ایم و لی نه برای نوكری. برای ما هم درس بردگی یاد داده‌اید و هم درس شرف و آزادگی. ما درس شرف را آموخته‌ایم. بروید به هر كسی كه درس نوكری آموخته‌اید آن فشارها را بیاورید...»

« ما از حاكمیت نمی ترسیم. منافع ما ایجاب می كند كه با حاكمیت مدارا كنیم. چرا كه چنان حكومتی را سراغ نداریم كه بیاید و از این حاكمیت برای ما بهتر باشد. قبل از این حكومتی را دیده‌ایم كه از این نیز بدتر بوده‌است. اگر این تلویزیونها در دست آن حكومت بود این كارها را می‌كرد. این نیز حكومت اسلامی است كه این كارها را با ما می‌كند. دیگر بعد از این كدام ایدئولوژی و چه حكومتی خواهد آمد كه بهتر از این برخورد نماید. منافع خود ما ایجاب می‌كند كه با حاكمیت به شیوه مسالمت آمیز رفتار كنیم.»

« بگذارید، بتوانیم بر این مملكت نام وطن بگذاریم. بگذارید وقتی كه نام ایران به میان می‌آید بر نفرتمان افزوده نشود. این روزها منی كه زمانی دم از ایران زده‌ام با شنیدن كلمه ایران می‌دانم كه نقشه‌ای در سر دارید. سرودهای ملی را دیگر من با علاقه گوش نمی كنم. گمان نكنید كه وقتی اینها سرود «ای ایران ای مرز پر گهر» را پخش می‌نمایند خوشمان نمی‌آید. آنها با آن حرف‌ها نمی‌توانند ما را با خود همسفره كنند و ما با آنها همسفره نمی‌شویم. اینها سرود «ایران ای مرز پر گهر» را در رادیو و تلویزیون پخش می‌كنند كه هویت تركی مرا از بین ببرند. هویت كردی كرد، عربی عرب و بلوچی بلوچ را نابود كنند. اینها ایران به معنای جغرافیایی‌اش را قبول ندارند. ایرانی را مترادف و در معنای فارسی تبلیغ می‌كنند. باید گوش‌های خود را باز كرده و بشنوند كه «ایران، فارس نیست». ملت فارس از نصف جمعیت ایران هم كمتر است. ما اگر بخواهیم ملت‌های ایران را بشماریم ملت ترك از ملت فارس بیشتر است. ایران یك كشور كثیرالمله است. حكومت باید این كثرت را بپذیرد. نباید اشتباه رژیم قبل را تكرار كند. اگر ما بخواهیم بر اساس نژادپرستی مملكت را حفظ و اداره كنیم از لحاظ شخصیت كمتر از آنان خواهیم بود. پهلوی‌ها می‌گفتند: ما آریا مهر هستیم. یعنی خورشید نژاد آریا هستیم. امروز بعضی از افرادی كه در راس حكومت ما قرار دارند از سادات علوی هستند و اگر بگویند ما نژاد آریایی را خیلی دوست داریم نمی‌پذیرند. رئیس جمهور عرب است[بود]. آریایی نیست. بیاید و در كلیبر بگوید: نژاد پاك آریایی. معنای این سخن وی آنست كه نژادهای به غیر از آریایی ناپاك هستند. ننگ باد بر این گفته. ننگ باد بر اینكه یك معمم بیاید و دعوای نژاد بكند و ننگ باد بر حاكمیتی كه خود اینگونه دعوای نژاد به راه اندازد و وقتی كه یك ترك بخواهد بگوید من تركم، هویت خود را می‌خواهم، زبانم را می‌خواهم. به او انگ بزنند. اینگونه هم دروغگویی می‌شود؟! این حكومت ما از دروغگویی كمتر زیان ندیده‌. حماس و حزب الله از نظر ما گروههایی مقاوم و حق طلب هستند و حمایت از آنها افتخار كشورماست. اما می‌بینید كه در دنیا چقدر دروغ و تهمت می‌گویند:

اسرائیل را مظلوم قلمداد می‌كنند و فلسطین و حزب الله را تروریست. اینان از آنها یاد گرفته اند كه با ما اینگونه برخورد می‌كنند حماس از حقش دفاع می كند و تروریست خوانده می شود...

خلاصه ای از زندگینانه ی حجت الاسلام عبدالعزیز عظیمی

حجت الاسلام عبدالعزیزعظیمی قدیم فرزند خان‌اوغلان در سال 1352 ه.ش در منطقه ورزقان آذربایجان(ش) و در روستای گلین بی(گل عنبر؟!) به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در همین روستا و روستا‌های همسایه به پایان رسانده و در سال 1370 تحصیل دینی را در حوزه علمیه تبریز آغاز كرد.

او بعد از 6 سال تحصیل در تبریز و با به پایان رساندن دوره‌های «مقدمات» و «سطح یك» در سال 1376 به شهر قم مهاجرت نمودند و در آنجا با ادامه تحصیل می‌پردازد. در همین شهر است كه عظیمی قدیم ظلمها و تبعیضات قومی را كه در حق مردم آذربایجان روا داشته می‌شود با چشم خود می بیند. وی بر عكس اكثریت قاطع همزبانان و همولایتی‌های خود در شهر قم، به فرزندان خود زبان مادریشان را یاد داده و با آنها به زبان شیرین تركی سخن می‌گوید.

این روحانی هویت طلب آذربایجانی بعد از چند سال تحصیل در قم، به منظور تبلیغ دین و خدمت به ملت خود با عنوان «روحانی مستقر» توسط سازمان تبلیغات اسلامی» به اردبیل فرستاده می‌شود. وی در اردبیل ضمن آشنایی با نشریات هویت‌طلب «نوید آذربایجان» و «شمس تبریز» خود به نوشتن مقاله می‌پردازد و مقالاتی با عناوین « فارسی زدگی مقدمه غرب زدگی»، « چه می‌گویند این بچه‌های من؟»، « اتحاد ما با اسلام است یا زبان فارسی؟!» و .... به رشته تحریر در می‌آورد. بعد از انتشار نخستین مقاله، وی چندین بار تهدید به اخراج از «سازمان تبلیغات اسلامی» می‌شود. عظیمی قدیم علیرغم اینكه حقوق و مستمری او قطع گردیده به فعالیت های دینی و ملی خود ادامه می‌دهد.

این روحانی جوان بعد از جریان تحصن در مسجد سرچشمه (قره‌باغ) اردبیل در سال گذشته در اعتراض به ورود هئیت رسمی كشور اشغالگر ارمنستان به این شهر زندانی شده و در دادگاه ویژه روحانیت محاكمه می گردد و به مدت از سكوت و تبلیغ دینی در 4 استان آذربایجان (آذربایجان. ش، آذربایجان .غ، اردبیل و زنجان) محروم می‌شود این حكم ممنوعیت به صورت شفاهی به وی ابلاغ گردیده و او دوباره مجبور به بازگشت به قم می‌شود.

عظیمی قدیم از نشریات «آراز»، «وراوی»،«ارمغان آذربایجان» و نشریات دانشجوئی و هم چنین سایتهای اینترنتی، آزاد تریبون، دورنا، شمس نیوز و ... استفاده كرده مقالات خود را در آنها منتشر می كند و پس از مهاجرت به قم بارها با تلویزیون ماهواره‌ای «آنا یوردو» دكتر علیرضا نظمی افشار كه تا تابستان اخیر پخش می‌گردید مصاحبه كرده و فریاد مظلومیت آذربایجان و ترك‌های ایران به گوش جهانیان رسانید.

این روحانی عدالتخواه ترك، بعد از تبعید به قم بدون اینكه سكوت پیشه نماید به دروس حوزوی خود ادامه داده و با طللاب آذربایجانی حوزه علمیه قم خصوصا با دوستان قدیمی‌اش در رابطه با حقوق آذربایجان به مباحثه می‌پردازد. وی بعدها در نشریه «رسول»، كه با همكاری دوستانش و نشریه داخلی حوزه به شمار می رود مقالات خود را منتشر می نماید. این روحانی روشنفكر در كنار فعالیت‌های اجتماعی و سیاسی، از تربیت فرزندان خویش غافل نگشته به دختر كوچك چهار پنج ساله خود خواندن و نوشتن به زبان مادری و سپس دروس كلاس اول ابتدایی خصوصا قرآن و ریاضیات را آموزش می‌دهد.

حجت الاسلام عظیمی قدیم در تابستان امسال، خانواده خود را برای دیدار بستگان و صله‌رحم به آذربایجان.ش می‌برد. او در ایامی كه در تبریز به سر می‌برد در 14 مرداد سالروز نهضت مشروطیت در سر قبر باقرخان سالار ملی برای خواندن فاتحه حاضر می‌شود كه این مراسم فاتحه خوانی با یورش نیروهای امنیتی به هم خورده و عظیمی قدیم بار دیگر به حبس انداخته می‌شود و از روزهای اول اعتكاف دست به اعتصاب غذا می‌زند. او از 14/5/85 با قرار بازداشت در «بند نظامی، زندان تبریز زندانی است. از آن روز نه تنها حجت الاسلام عظیمی، بلكه یك ملت در انتظار یك قاضی است.

حجت الاسلام عظیمی در هنگام آزادی از زندان تبریز: حجت شرعی برای مبارزه با سلاح ندارم

حجت الاسلام عظیمی ساعت 17 روز دوشنبه مورخه 22/7/84 از زندان تبریز با قرار وثیقه 20 میلیونی آزاد شد. جمعی از فعالان حركت ملی آذربایجان از جمله علی حامد ایمان، حسن ارك، حسین حسنی، جمشید نیازی، احمد یاری، حسن احسانی،محرم خوشنام و تنی چند از جوانان علاقمند حركت ملی آذربایجان در مراسم استقبال از حجت الاسلام عظیمی قدیم شركت داشتند.

آقای عظیمی در گفتگوی كوتاهی با سایت شمس در مقابل زندان تبریز گفت: آزادی ما آن روزی است كه به آزادی كامل برسیم و ملت ما از دست شوونیزم فارس نجات پیدا كند و خاكهای اشغالی خود را از دست دشمنان دین و ملت بگیریم. ملت بزرگ به معنای امت بزرگ است كه باید دلها را به هم نزدیك كند و این به دست نمی آید بجز آنكه یا از جانمان بگذریم یا از مال و منال و یا از آبرویمان. من از هر سه مایه گذاشته ام. من خودم را زندانی آزاد شده نمی دانم بلكه خود را اسیری می دانم كه در وقت مبارزه حق سلاح نداشتم و حجت شرعی نیز برای سلاح ندارم لذا در دست دشمن بودم و امروز طعم آزادی را می چشم و از دوستانی كه به اینجا آمده اند تشكر می كنم.

عزیز دوستوم؛ حضرت حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالعزیز عظیمی قدیم جنابلاری (زید عزّه)

سلام علیکم!

«رجب» آیی گیرمه‌میشدن، شانلی مشروطییتین فرمانی صادر اولان گونون ایل‌دؤنومونده زیندانا آپاریلدینּ ایندی ایسه آی یاریدان اؤتوب سن هله بوراخیلماییبسان. آی یاریدان اؤتوب و ائعتیکافین ایلک گونوندن باشلانان ائعتیصابینی هله سیندیرماییبسان، بیلیره‌م بو رحمت آییندا دوستاغین یالقیزلیغیندا اوره‌یین تانری یوواسی‌دیر و سن اونونلا قونوشورسان. بیلیره‌م آج‌سان! گؤزلرین قارالیر، سوسوزسان باشین گیجه‌لیر، بیلیره‌م یوخوسوزسان حؤوصله‌ن داغیلیر، دئییرلر آج آدامین یوخوسو دا گلمز!

دوستوم! بونلاری چوخ ایسلام´ا قیسناما! بونلار ایسلام´ی ایسته‌دیکلری کیمی دوشونورلر؛ آنا یاسانی یازیب یادیرغالادیقلاری کیمی. بونلاری چوخ یازدیقلاری اون‌بئشینجی اصل´ه ‌ده قیسناما یاسا نه یاراسا نه! یاراسا تکجه یاساقلیق یارادا بیله‌ر، بونلار سنین سؤزلرینه قولاغ آساسی دئییل‌لر نئجه کی اؤز سؤزلرینین اوستونده‌ دوراسی.

عزیز دوستوم عبدالعزیز! حاق سؤزلرینی سؤیله‌م‌کده کیمسه‌دن قورخماییرسان نئیه کی بیلیرسن، سنین تانرین «عزیز»دیر ایسه ـ کی عزیزدیر «وَاللّهُ عَزِیزٌ ذُو انتِقَامٍ» (آل عمران / 4) - قویایماز سنی ذلیل اولاسان. بونلار سئومه‌دیکلری سنین حاق سؤزلرینی و دوز ایشلرینی سوچ سانیب و اؤزلرینه یاراشیقلی دامغالارلا سنی دوستاغا سالیب‌لار. سوچسوز یوسیف´ی زینداندان قورتاران آللاه سنی یاددان چیخارماز و عیصمت کؤینه‌یینین گئری‌دن جیریلماسیلا سنی تبرئه ائدیب، اؤز الییله سنی بو سیخینتی‌دان قورتارار و اونلارین سوچلولوقلارین بویونلارینا قویار و سنین اؤجونو آلار.

عظیمی ب‌ی! بونلار تحکكوم‌لارییلا سنی محکمه‌یه آپاراجاقلار و قاراقان دامان قلم‌لرینین اوجویلا آذربایجان´ین آجینمیش یارالارینین باشینی آچیب داها آجیشدیراجاقلار و بیر داها اسگیک حؤکم‌لریله سنین باشینی داها اوجالداجاقلار و آبیرلارینی آپارماقدان ساوای هئچ نه یاپانمایاجاقلار! اوندادیر کی آذربایجان خالقی‌نین ساوالان کیمی اوجالمیش باشیندان اوره‌یینین قاینار غضبی جوشاجاق و وولکان کیمی باش آچیب اونلاری یاندیراجاق!

دوستاقلی دوستوم! بونلار سنین دوستاقدا اولماغیندان دا قورخودادیلار نئیه کی بونلار یالنیز بیر شیری یوخ، بیر کیشینی یوخ، کی بیر اوره‌یی حق ‌سئوه‌ر و دیلی حق سؤیلر روحانینی دوستاغا سالیب‌لار و اونون آزاد اولوب اولماماسیندا دا قالیب‌لار؛ نئیه کی اؤزگور ایگید دوستاقدا دا کیمسه‌یه قوللوق ائتم‌ز و هئچ بیر اسگییه اییلمز. بو دورومدا دوزونه باخساق اونلار سنین اسیریندیلر. بو فرقله کی سنین اسیرلرین توخدولار آما سن آج! دئمک بو دا «اسلام ناب محمدی»‌نین گؤزه‌ل حؤکم‌لریندن بیریسی‌دیر کی کئچیریلیر! بئله‌لیکله بللی‌دیر کی اوزو قارالیق کیمه قالاجاقدیر. بلی، بللی‌دیر! بونلار تکجه آذربایجان´ین جانین یوخ، بوتون انسانلیغی دوستاغا آلیب‌لار؛ آنجاق دوستوم! دؤز گؤره‌ک بونلار پیچاغی سوموک‌دن سونرا هارایا دایاندیراجاقلار و یاتمیش آسلانی، آذربایجان´ی نئجه اویاندیراجاقلار!

بؤیوک آللاه´ین آمانیندا، دوعالاریندا اونوتما منی!
قوم´ون عئلمییه حؤوزه‌سی

کیچیک قارداشین؛ فتح‌الله ذوقی

سخنرانی حجت الاسلام عظیمی قدیم در مراسم بزرگداشت 91 سالگرد شهادت سردار ملی

اگر هشتاد سال هم محبوسم كنید نمی ‌توانید مرا از راه مقدسی كه در پیش گرفته‌ام بازدارید



بسم الله الرحمن الرحیم

سوروشدوم وطنین سؤیله‌دی زنجیر
سوردوم میلیتین سؤیله‌دی زنجیر
سوردوم آنا دیلین سؤیله‌دی زنجیر
دئمك اسیر میللتین هر شئیی زنجیردیر، زنجیر، گئنه ‌ده زنجیر



همانطوری كه می‌بینید صدای بلندگوهای صحن‌های حرم را تا حد امكان بلند كرده‌اند تا صدای آزادیخواهی ما را تحت الشعاع قرار دهند برادران می‌بینید كه اینها از مذهب چه سوء استفاده‌هایی می‌كنند اینها باید بدانند مذهب هدف است و یا راهی به سوی هدف غایی و آن هم سیر الی الله، سعادت دنیا و آخرت. نه وسیله‌ای برای خواسته‌های شیطانی كه همانا بایكوت كردن صدای عدالتخواهانة ما! این كار نهایت ظلم به مذهب است كه ظاهرا برای اینها مهم نیست.

ملت ما باید به خودش متكی باشد اتكاء بعضی از فعالان به كشور آمریكا و امید آزادی‌بخشی از آن كشور انتظار عبث و بی‌هوده‌ای است چرا كه اولا مشخص نیست آمریكا به این كشور می‌آید یا نه و ثانیا طمع آمریكا از اینان اگر بیشتر نباشد كمتر نیست و هر كسی كه انتظار فرج از كشور بیگانه می‌كشد قطعا در آرزوی خود خواهد پوسید.

آمریكا اگر حق ملتی را می‌داد حق تركمن‌های عراق را می‌داد اگر می‌بینید كه كردهای عراق امروز حقوق تقریبا مساوی با اعراب این كشور دارند قبل از آمریكا به این حقوق رسیده بودند و فردای حضور آمریكا نزاع‌های ایدئولوژیك مجالی به مطالبات ملی نخواهد داد و فعالان و سایر مردم در گروه‌بندی‌های ایدئولوژیك هضم خواهند شد. ملت ما بدون هرگونه چشمداشت و وابستگی خود قادر است حقوق پایمال شدة خود را از نژادپرستان بازستاند

و اگر از دوستانی كه در داخل خارج در مورد اینجانب فعالیت كرده و پروندة این جانب را به نهاد‌های بین‌المللی رسانده‌اند نهایت امتنان را دارم اما ما آن روز خوشحالتریم كه با دوستان همفكرمان دست در دست هم در داخل كشور بدون توجه به فشارهای اطلاعاتی و انتظاماتی قدم به قدم به سوی آزادی رفته باشیم.

(با اشاره به اظهارات هاشمی رفسنجانی مبنی بر ادامه سیاست‌های فرهنگی رژیم سابق در قبال اقوام ایرانی كه همان روز در سمینار بزرگداشت ابوالفتوح رازی

روزگاری حاكمان این كشور می‌خواستند با نژادپرستی مملكت اداره كنند و مرام خویش را با صداقت به مردم می‌گفتند اما اینها نان و نمك اسلام و امت اسلامی را می‌خورند و بیشتر از آنها به شئونیزم فارس تكیه می‌كنند اینها خیال می‌كنند می‌شود یك مملكت را با شئونیزم فارس ، یكدست و یك‌صدا و بالاخره بدون دردسر بر آن كشور حكومت كرد و یا خیال می‌كنند عده‌ای را با شعارها و مظاهر اسلامی و عده‌ای دیگر را با ایده‌های ناسیونالیستی تحت حكومت راضی نگه خواهند داشت. ابتدا باید بدانند كه این دو ایدئولوژی (اسلام و شئونیزفارس) با همدیگر در تضاد هستند و ثانیا مگر از روی جنازة ما فرزندان آذربایجان بگذرند كه نیات شئونیستی خود را در وطن ما پیاده كنند.

ملت ما در مقابل قضات فارس‌زبان نه ادعای خود را می‌توانند ثابت كنند و نه توانایی دفاع از خود را دارند. ملت ما از تحصیل به نسبت به فارس زبانها عقب مانده‌اند و تحصیل‌كردگان ما نیز توان ابراز استعدادهای نهفتة خود را ندارند چرا كه زبان فارسی برای این ملت یك زبان بیگانه است و آنان نیز نسبت زبان تركی خودشان بیگانه‌تر.

سیاست‌های اینها ملت ما را از آذربایجان كوچانده و به كارهای حقارت‌آور در پایتخت و سایر شهرهای باصطلاح فارس‌نشین سوق داد. اما امروز باید بدانند كه ملت ما همانهایی كه در همان شغل‌های حقارت‌آور مشغولند برای خود آقا و ارباب هستند دیگر شهر قم یك شهر فارس‌زبان نیست؛ قم هم جزئی از آذربایجان ماست. ظاهرا از ازدیاد ملت ترك در پایتخت نگران شده‌اند بگذار نگران باشند و از این نگرانی دق كنند. آیا اینها خیال می‌كنند با امكاناتی كه متعلق به ملت ترك و سایر ملل كشور كثیر الملة ایران است می‌توانند همان ملل را به ذلت بكشانند. آیا اینها می‌خواهند آذربایجان دوره مشروطیت را كه یك آذربایجان سرافراز بود پس از یك قرن به ذلت بكشانند؟! مگر ما مرده‌ایم كه بگذاریم ملت بزرگ آذربایجان به ذلت كشیده شود؟ هیهات منا الذله!

ما در مجاورت كشورمان چندین همسایه مسلمان داریم كه جمهوری آذربایجان هم مسلمان است و هم دارای مذهب تشیع و تنها یك كشور كافر و آن‌ هم محارب در مجاورت ما وجود دارد. سیاست كشور ما در مورد این دو كشور و مردم این دو كشور دور از تعلیمات و ارزشهای اسلامی است. با كشور محارب برادر شده‌اند و با كشور مسلمان شیعه‌مذهب به جرم ترك‌بودنشان دشمنی می‌كنند. شاید خیلی‌ها خیال كنند اینها به‌خاطر اعمال دولتهای این دو كشور است؛ اما دوستان همة این حرفها بهانه است. این سیاست‌های نجس در قبال مردم این دو كشور است نه دولتهایشان. مردم ارمنستان هیچ مزیتی به‌جز آریایی بودن و ملت آذربایجان هیچ جرمی جز ترك بودن ندارند تا دیروز ما را متهم می‌كردند كه حمایت از قاراباغ ، حمایت از دولت باكو و بیگانه‌گرایی است اما اكنون خودشان با دولت باكو بده‌بستان‌های سیاسی و اطلاعاتی دارند. در حالی كه صدای اپوزیسیون‌های داخلی مخالف دولت باكو در دنیا پیچیده اینها این اعتراضات و تحولات سیاسی را به‌شدت بایكوت خبری كرده و از دولت باكو حمایت می‌كنند. ما كدامین حرف و ادعای اینان را باور كنیم؟ (خنده حضار)

فكر نكنند كه ما از حمایت‌های سیاسی و اقتصادی اینها به نفع كشور غاصب ارمنستان بی‌خبریم آری خوب می‌دانیم كه از پتروشیمی تبریز به‌سوی كشور محارب لوله‌های گاز كشیده می‌شود آنهم به‌صورت سه شیفتی و شرم‌آورتر از آن اینكه ذخایر ملت ایران را با هزینه همان ملت به یك كشور محارب می‌دهند و باز شرم‌آور است كه این ذخیرة زیرزمینی امت اسلامی در شهرهایی مورد استفاده قرار خواهد گرفت كه چهارده سال است كه یك و نیم میلیون نفر از ملت مسلمان آنها از آن شهرها یعنی شهرهای قاراباغ بیرون ریخته شده‌ و در سایر شهرهای آذربایجان آواره‌اند. آیا شهرهایی كه چهارده سال است كه دیگر بانگ الله اكبر از مناره‌های مساجد آنها شنیده نمی‌شود و جولانگه دشمنان اسلام شده است و خانه‌های مسلمانان مسكن ارامنه متجاوز شده است از نعمت گاز ملل ایران بهره‌مند خواهند شد. بهتر است در كنار لوله‌های گازكشی لوله‌های خون‌كشی نیز به ارمنستان بكشند و خون ما را نیز به این خون آشامان ضد اسلام و ضدترك اتحاف كنند. چرا كه ما تمام توان خود را به‌كار خواهیم برد تا این سیاست‌های نژادپرستانه را ابتر بگذاریم. [شعار پرشور حضار: یاشاسین آذربایجان / محو اولسون ارمنستان] نكند به فكر پناهگاهی برای فردای خود هستید. اولا بدانید كه شما تا زمانی برای ارمنستان ارزش دارید كه حاكم بر كشور ایران باشید و الا ارزشی برای كوچاریان نخواهید داشت. و اگر حمایت‌های شما از ارمنستان قطع و اندكی سر شما به مشكلات دیگری مشغول شود ما ملت آذربایجان خود به حساب ارمنستان خواهیم رسید.

آری، هشتاد روز مرا به جرم آزادی‌خواهی و عدالت‌خواهی در زندان نگه‌ داشتید مطمئن باشید هشتاد روز سهل است اگر هشتاد سال هم محبوسم كنید نمی‌توانید مرا از راه مقدسی كه در پیش گرفته‌ام بازدارید و شما چاره‌ای جز دست‌برداشتن از فارس‌گستری مخرب و نژادپرستی و آپارتاید آریایی و احقاق حقوق اقلیت‌های ملی خاصه تركهای ایران ندارید.
ما نیز مانند حجت الاسلام عظیمی می اندیشیم پس ما را نیز زندانی كنید.
نكاتی چند در این باره:

1:حجت الاسلام عظیمی با قرار گرفتن در نوك پیكان حركت ملی آذربایجان جانفشانیها و فداكاریهای تاریخی و ماندگار شیخ محمد خیابانی را در ذهن تداعی می كند. نزدیك به دو ماه از بازداشت موقت حجت الاسلام عظیمی در زندان می گذرد اینگونه بازداشتها را جز با نام زندانی اندیشه و در ردیف زندانیان سیاسی نمی توان قرار داد.

2:اینگونه اقدامات فضای داخلی كشور را با بحران مواجه می سازد به گونه ای كه یك شهروند عادی وقتی می بیند كه روحانی متدین و مورد تائید نظام مقدس را به جرم هویت خواهی و داشتن اندیشه پلورالیستی و تكثرگرایی در چارچوب نظام و قانون اساسی در گوشه زندان جای گرفته ناخواسته هراس و خوف شهروندان را نیز در برمی گیرد و فضای بسته و خفقان در ذهن شهروندان نقش می بندد و در عین حال همین شهروند واژه ها و شعارهای پوپولیستی و عوام پسندانه انتخاباتی از جمله كابینه هفتاد میلیونی، عدالت گستری و مهرورزی به بندگان خدا را در ذهن خود مرور می كند ولی نتیجه در خور نمی گیرد.

3:ادغام این گونه تناقض و پارادوكس ها یعنی تركیب عدالت گستری و مهرورزی به بندگان خدا با زندانی نمودن یك روحانی وارسته متناقض تر از آن است كه آن را نتوان تبعیض نامید. با این اقدامات تامین امنیت و آسایش روحی روانی شهروندان به عنوان یكی از وظایف قانونی دولت نیز زیر سئوال می رود.

4:نكته دیگراینكه امروزه عظیمی روحانی وارسته در نزد وجدان خود آسوده و راحت است زیرا جرمی مرتكب نشده است و همچنین نزد وجدان عمومی و در ذهن و افكار عمومی مردم آذربایجان از هرگونه اتهامات و انگ های سیاسی از قبیل تجزیه طلبی و پان تركیسم ، تشویش اذهان عمومی و هر گونه اتهام سیاسی و جرم... مبری و پاك می باشد.

5:در چنین اوضاع و احوال كه كشور عزیزمان زیر فشار بین المللی به سركردگی امپریالیسم جهانی قرار گرفته بازداشت و زندانی نمودن یك روحانی متدین شیعی را نیز جز تخریب اتحاد ملی و تخریب وجهه كشور و نظام مقدس جمهوری اسلامی نمی توان انگاشت، به عبارتی دیگر در چنین موقعیت حساس بین المللی اینگونه اقدامات تیشه به ریشه اتحاد ملی زدن می باشد.

6-نتیجه :حال اگر زندانی نمودن این روحانی پاكدامن در چنین موقع حساس ذره ای به منافع ملی و وحدت ملی مدد برساند پس ما مردم آذربایجان را نیز زندانی كنید زیرا هر آن آماده فداكاری در راه تامین منافع و وحدت ملی هستیم، و یا اگر نحوه اندیشیدن و تفكرات عظیمی در راستای احقاق حقه قانونی تركهای ایران جرم است ما نیز همانند عظیمی می اندیشیم پس ما را نیز زندانی كنید.

و هو العزیز!